دانلود آهنگ عرفان و سرکش زنجیر
عرفان و سرکش زنجیر
دانلود آهنگ جدید عرفان و سرکش به نام زنجیر
Erfan & Sarkesh – Zanjir
متن آهنگ زنجیر عرفان و سرکش
همیشه بود عشق قربانی تنهایی توی دنیایی که غم داری همش دنبال همتایی
سنگ های ریزی که با وزش باد حرکت میکنن و قلت میخورن تو مسیرو راهش
اون بود از اول مسیر تتهای تنها مثل یه درخت وسط کویر
مست نسیمی که میگفت از دست تنهایی نیست اسیر این چه فرقی داره با آزادی این سنگای ریز
فردایی نیست اگه خودشو نکشه بیرون توی سرما وقتی قلب هست تپشش بی جون
سخته زنده بمونی با یه بدن ضعیف مثل یه زندونی که گذاشتنش بغل مریض
انتظار از زندگی داشتن چیزای نداشته واسه ما هم کاشتن و کسی چیزی نذاشته
سارقای خودخواه زیاد بود توی خیابون همینه ریخته شده زیاد خون
آه ما لاتا همیشه تنها بودیم زمین خوردیم چون که اون ور ترازوییم
اونا وقتی میرن بالا که ما بریم پایین جلومون بودن پس نوریم رومون نمیتابید
از وقتی بابا زندانه مادرش حوصله بچه نداره هر روز تو کوچه منتظر که شب شه
خودشو قایم میکرد کسی مسخرش نکنه خونم بره باز کتک حتما میخوره
هر روز از دور بچه های دیگه رو نیگاه میکرد یکی میومد رو چهره غمگینش نقاب میزد
از خوشحالی میخواست پرواز کنه بابا آزاد شده ولی آلوده مواد شده
حرکت ما مثل تصادفه با حرکتت یکی دیگه هم میکشی بد با خودت
باباش از خماری اینقدر میزدش تا خسته بشه دارو ندارشونو میفروخت نعشه بشه
یه کم بکشه و هر چی درد خفه بشه بسته بشه لب که تشنه درد و دله
دست رو دلش نذار اندازه یه دریا پره مثل همه لاتا خیلی وقته تنها شده
خونه رو فروختن بابا قرضا رو بده زندگی واسش چی میشد اگه بابا از حالا بره
باید برن خونه فامیل زندگی کنن هر روز جلو فامیل میمردنو زنده میشدن
باباش از خماری به سرش میزنه انگشتر داداششو بفروشه به جا اینکه رگشو بزنه
بعد چند وقت همشون ترسیده بودن چون جریان دزدی رو کل فامیل فهمیده بودن
حالا پلیس دنبالشه زنش به پاشون افتاده دنیای اون مثل یه مردابه که توش فقط این داداشو داره
و اونم از این خوشحاله که یه بهونه است بندازش بیرون از خونه
با چشای پر اشک از خونه بیرون افتادن همشون بغض کرده بودن از صبح تا شب
صدای هیچ کدومشون در نمیاد هر کی میدونست اشکاش اگه بیان هیچوقت بند نمیاد
پس باید جلو خودشو بگیره بشینه دندوناشو به هم فشار بده و از درد بمیره
ولی نه نمیشه همین طوری آروم نشست میزنه زیر گریه چون دیگه لب مرز رسیده صبر
آه ما لاتا همیشه تنها بودیم زمین خوردیم چون که اون ور ترازوییم
اونا وقتی میرن بالا که ما بریم پایین جلومون بودن پس نوریم رومون نمی تابید
حالا اون بزرگ شده با هزار تا عقده مامان زندان زنانو بابا مرده
همه اینا حالا پشتشه و نمیذاره حرکت بکنه فقط میتونه حسرت بخوره
از بس که دورش بود پر آدمای کثیف دیگه نمیتونست اعتماد کنه به کسی
شده یه زندانی که ولی از ترس سرمای بیرون میمونه تو این قفس
میگن هر کی هست مسئول عمل خودش این عمل توئه
ولی عمل تو یه عکس العمل رو عمل سرنوشته
که میشه باعث حرکت تو حرکت من و تو هم وصل به همه
زندگی ما یه زندگی خط کشی شده سرنوشتتو بایست دیگری خط کشی کنه
خط کشی شده و نیست دست خودت کجا بری چون یه زنجیر وصل به توئه
که میزاره ببینی اما اجازه نداری دست بزنی اینجا زندگی رو باید بخری
ما وصلیم به راهو مسیر ما تحمیل به ما میشه و مایه شده وسیله کار
کسی به ما چیزی نداد از همون اول تنها امیدش مادرشه که ساله است خورده دست بند
خودش تو خیابونا آواره شده و ده ملیون میخواد تا بتونه آزادش کنه
زندگی واسش بدون اون معنایی نداره فقط باید تلاش کنه اگه در بازه براش
دیگه چیزی نداشت که از دست بده یه بنز جلوشه و این فرصت نباید از دست بره
میره شیشه رو بشکونه اول دو دله اما یاد مادرش میوفته که تو زندونه
اگه اینو بفروشه به کجا میرسه پاشو میزاره رو گاز گرچه بی حسه
پدالو فشار وقتی صدای آژیر میاد میده میبینه عقبش پلیس با ماشین ویراژ
میده و وقتی بر میگردونه روشو میبینه یه زن وسط خیابونه و
آه ما لاتا همیشه تنها بودیم زمین خوردیم چون که اون ور ترازوییم
اونا وقتی میرن بالا که ما بریم پایین جلومون بودن پس نوریم رومون نمیتابید
ما انگار داریم تو یه خیابون میرونیم که
اگه خودت درست برونی امکان داره یکی دیگه بهت بزنه
اما باز معنیش این نیست که میتونی فرمونو ول کنی
پس فرمونو سفت بگیر برو جلو این خیابون توئه آره